چن وقت پیش مشاورمون یه جلسه گذاشت تا درموردکنکور و درس خوندن و اینا باخودمون و مامانا صحبت کنه.به مامانا گفت به تغذیه بچه کنکوریتون اهمیت بدید همه اش خودتون نرید بیرون از خونه.با دخترتون باشید و درس خوندش براتون مهم باشه و اینا.
حالا اینجا کلا برعکسه. تو فرهنگ اقوامم ازدواج کردن مهمه و درس خوندن مهم نیس .حالا من که تقریبا درس خونم فکرشو بکنید تو این اقوام چی میکشم...
مامان خانم هم دیروز عصر تشریف برد کوه.من موندم و خواهرم و بچه هاش.بچه های خواهرم که نمیذارن درس بخونم وای.الان خواهرم و بچه هاش و اون یکی خواهرم پاشدن رفتن کوه و امشب می مونن.به من هم گفتن بیا گفتم اگر کنکورمو بذارم دست بیرون رفتنای شما که بدبختم من.خب آخه اقوامم زیاد بیرون میرن حالا چه واسه تفریح چه واسه دیدن دیگر اقوام.من بدبخت این وسط موندم که همیشع باید تنها خونه باشم تو درس خوندن.خو من چیکار کنم؟هیچ کدوم از اقوام و خانواده ام ذره ای براشون مهم نیس کنکور دارم و باید بخونم.بچه های خواهرم که همیشه چسبیدن به من و نمیذارن درس بخونم یکی حتی جلوشونو نمیگیره بگه فهیمه بدبخت درس داره.خانم ا مشاورم گفت برم خونه یکی بمونم خب آخه خونه کی؟خونه زهرا که سالی یه بارهم دعوتمون نمیکنه و فقط واسه تولدش به زور میریم خونشون؟خونه مایده که خودش دوتاخواهربرادرظلم کن داره؟خونه نازنین؟
تصمیم گرفتم برم خونه ابجی ن اما اونم پاشد رفت کوه.امشبم باید بزنگم به ابجی ف تا برم اونجا بمونم ببینم چی میشه آخر عاقبت این بی توجهی های خانواده ما.
سلام
اگه با تبادل لینک موافقید لطفا بهم خبر بدید.
نگران نباش ..زیاد سختم نگیر...فقط زندگی کن ابجی
راستی گلم من ۱۵سالمه یعنی کامل که نه ولی اذر ۱۵کامل میشه البته تعریف نباشه من خیلی بیشتر از سنم میدونم و قیافم پخته اس من امسال میرم اول دبیرستان همون نهم جدید و همینطور سن واسم مهم نیست مهم افکارم و رفتارمه که تو جامعه برام بکار میره ...یه نصیحت خواهرانه هیچ وقت روی سن زیادت یا کمت حساب باز نکن همیشه روی فکرت و رفتارت حساب باز کن توی جامعه نمیگن طرف چند سالشه میگن چه خوش فکر و خوش اخلاقه پس این دوچیز رو ملاک بدون باشه خانم گلی ... موفق و سلامت باشی خدافظ عزیزم
سلام عزیز دلم خوبی خانم خوشمل ...عزیزم به کلی درکت میکنم دقیقا مثل من وقتی توی امتحاناتم میرسه تازه خانوادمون یادشون میاد اقوامی هم دارن ولی؛وقتی منه بدبخت بیکارم و التماس میکنم ببرنم بیرون میگن نه اله بله هزارتا بهونه که اون یکیش رو گم میکنی ولی وقتی کافیه یه امتحان سخت داری همشون فیلشون یاد هندستون میکنه اون موقع اس که که من با کارتون کتاب مجبور میشم باهاشون برم بیرون بعدشم اگه امتحانت کم میای هرچی از دهنشون درمیاد بهت میگن اون موقع اس که سرویس میشی یادت میره چی باید جواب بدی ...عزیزم بهترین فرصت اینه که تنهایی بشینی خونه و درس بخونی ولی قبل از درس خوندنت قرآن بخون تا یه وقت دلشوره و ترس و چنین چیزایی نیاد سراغت و سرزنشت کنه نتونی درس بخونی عزیزم بخدا فهیمه ابجی همه همینن البته شرایط همه این نیست ولی اینش مهمه که خانواده منم دست کمی از خانواده تو ندارن عزیزم پس ناراحت این نباش که شرایطت اینجوری کسایی هستن که همینش که منو تو داریمم ندارن والا بخدا فقط مگر اینکه بابات استاد دانشگاه باشه مامانتم معلمی چیزی باشه که درک کنه واگرنه درک زیر صفر میگذره والا حالا خداروشکر من داداشام پایه درس خوندن چون همشون دانشجون میفهمن توی چنین شرایطی هم دلت پی درسه هم دلت پی گشت و بین اینا میمونی چیکار کنی البته اونام براشون فرقی؛نداره ها اونام همیشه به من میگن بشین تو خونه درستو بخون وقت واسه بیرون رفتن زیاد حرفشون درسته ولی وقتی ادم اروزی یه بیرون رفتن خانوادگی داره مجبوره بره چون اگه بمونی نه دلت پی درست میره نه پی رفتن بیرون دو دل میشی نه درس میخونی نه بیرون،میری پس میشه گفت تو مواقی که، میشه رفت بهتره با کتاب رفت ولی نه کوه مثلا خونه فامیل که،بتونی کتاب بخونی البته نه کنکور داشته باشی این که با کتاب رفت واسه دوره های عادیه نه کنکور که سرنوشت سازه و مهم ...موفق باشی عزیزم
سلام
من کنکور رتبه م سه رقمی بود. اگر سوالی داشتی یا کمک خواستی بفرمایید. احتمالا به زودی یه ebook مختصر و مفید از نکات مهم برای موفقیت در کنکور منتشر می کنم اگر دوس داری بیا تو وبلاگم ایمیل یا آدرس بذار تا برات بفرستم.
موفق باشی