من و من

یه وبلاگ همدم من...

من و من

یه وبلاگ همدم من...

6.

سلام به همه.هم چنان داغونم و نمیدونم دقیق چمه و چیکار باید بکنم.از نظر روحی خیلی خسته ام واقعا خسته.

اون دختر خالم که هم سنمه بچه اش دو سه روز دیگه دنیا میاد.

خواهرم هم خداروشکر یکم بهتره.

امروز صبح یه ربع به شش بیدار شدم.فهمیدم عربی هم تمرین داشتیم و من حل نکردم.تندتند سوالاشو نوشتم.امتحان ریاضی هم داشتیم من نصفه نیمه خونده بودم خداروشکر امتحان نگرفت.

امروز واقعا خییییلی حالم گرفته بود اما هیچکس نفهمید.

ینی واااااقعا متاسفم برای دوستای مثلا صمیمیم.که هیچی از حال و زندگی داغونم نمیدونن.

امروز عصر همه بچه های کلاس میخواستن برن بیرون اما من اصلا حالشو نداشتم و نرفتم.از اکثر بچه های کلاس بدم میاد.چون شخصیت واقعیشونو شناختم.یه جوری باهام رفتار می کنن انگار آدم نیستم.من پارسال یه بار برای مرحله استانی المپیاد ادبی قبول شدم انقدر این موضوع رو تو سرم کوبیییییدن که نگو.

برای بنیه علمی پارسال هم تو کلاس اول شدم رفتار بچه ها خیلی باهام تغییر کرد.

دیروز پریروز بحث هم سرویسیم که همکلاسیم هم هس شد مامانم گفت به نظر خیلی باجوش نیست گفتم چرااتفاقا دختر خوبیه.گفت نه مثل تو و زهرا ..زهرا دختر خالم..که زهرا زود باهمه ارتباط برقرار میکنه و تو دیر با بقیه صمیمی میشی.زود جوش بودن خیلی خوبه  آدم راحته و اینا....

باورتون نمیشه من از همون بچگی چقدرررررر سر این موضوع با زهرا مقایسه شدم.هرچیزی که میشد زهرا رو می کوبیدن تو سر من....از این نظر خیلی شکستم.

راستی دیشب سه تا جوجه خریدیم.ینی مامانم خرید

من و نجمه..همون خواهرم که مریضه..مامانم رو مجبور کردیم برامون بخره.بهش گفتیم اذن دخولت جوجه ها هسن خخخخ.

من عاشق پرنده ها هستم مخصوصا جوجه.

یکیشون یکم بی حاله ولی من اونو بیشتر دوسش دارم

بامزه اس.شبیه خودمه.

دلم میخواد سه تاشون بزرگ شن.از این همه جوجه هایی که از بچگی تاالان خریدیم فقط یکیش رو بزرگ کردیم بقیشون یا می مردن یا گربه می بردشون یا خیلی اذیت میکردن مامانم میدادشون به اقوام...

خب من برم که نجمه فحشم میده.فعلا خداحافظ


نظرات 18 + ارسال نظر
پرستش دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 14:07

دخملی امدم نبودی رفتم:+

پرستش دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 13:42

دخملی جووون هستی گلکم:)))

پرستش دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت 00:06

ابجی جونم من نتم ضعیفه اگه مشکلی نیست باهم فردا ظهر ساعت ۱/۳۰حرف بزنیم:|

پرستش یکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت 23:52

اون پایین یه کادر نوشته فقط خدا روش کلیک کن خودم توش بهت پیام میدم

parastesh یکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت 23:44

قربونت...بیا چت وبم:|

parastesh یکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت 23:34

هستی خاهری

بلی

پرستش یکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت 23:25

سلآم بمون ۱۰دقیقه دیگه میام:))

سلام.چشممم

parastesh یکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت 23:22

سلآم عزیزم:)
هستم ولی باید برم ...انشاالله فردا ظهر اگه شد ساعت۱/۳۰ بیا ابجی ...

parastesh یکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت 21:45 http://khoda15.blogsky.com/

سلام هستی:)

parastesh یکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت 15:02

فک کنم خسته بودی خوابت برده...اشکالی نداره عزیزدلم...تا بعدا خدافس:)

parastesh یکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت 14:40

دخملی کجایی

parastesh یکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت 14:29

ابجی جونم نیستی؟!
میای یانه من منتظرتما خوشگل خانم
بوس منتظرتم فدات شم عزیزم

شرمنده منتظرت گذاشتم ابجی

هاتف یکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت 14:27 http://hatef92.ir

موانع پیشرفتتون رو حذف کنید ..
خیلی راحت ..
می دونم آخرش مثل من اونقدر تنها می شید که کلا دو عدد دوست خواهید داشت .. ولی دوستانی که تشویقتان می کنند ... شما به هدف و پیشرفت خودتان فکر کنید.
ممنونم از نظر و خدا رو شکر خواهرتون بهتره حالش

سلام.بله.ممنون از راهنماییهاتون.
بله خداروشکر بهتره

پرستش یکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت 14:17

عزیزم هستم

پرستش شنبه 8 اسفند 1394 ساعت 22:12 http://khoda15.blogsky.com/

اگه موافقی فردا ساعت۲/۳۰ بیا با هم حرف بزنیم گلم:)

آیدا شنبه 8 اسفند 1394 ساعت 21:40

حتی دوستای صمیمی هم آدمو درک نمی کنن؛ اولش یه کم مدارا می کنن، ولی بعد به روی آدم میارن. مثلا منم یه زمانی که حال روحیم اصلا خوب نبود، دوستام هیچی نمی گفتن، ولی کم کم که گذشت، بعد یکیشون گفت: تو چرا اینجوری هستی؟! انگار همش ناله داری! در حالی که اصلا از دل من خبر نداشتن. اگه میخوای درد و دل کنی، اول با عزیزترین کست، بعد اگه هیچ کسو نداشتی یا حتی عزیزترین کست هم نتونه درکت کنه یا نتونی بهش بگی، حرفاتو فقط باید به خدا بزنی. منم به همین مرحله رسیدم.

سلام ابجی جون.بله دوستام که اصلا از حال روحیم خبر ندارن دیگه چه برسه به دردودل و اینا.بله منم به این مرحله رسیدم.من با حضرت فاطمه س دردودل میکنم

parastesh شنبه 8 اسفند 1394 ساعت 19:35

سلآم ...پس رفتی بخاطر نجمه
واقعا واسه خاطر نجمه خیلی ناراحت شدم:|
انشاالله خدا شفای همه مریضا رو بده شفای خواهر نجمه رو هم بده
الهیی آمین ...
ابجی دقیقاً دوستان گرامی بنده هم همینجورن ...ولی من نمیدونم چرا نمیتونم نسبت بهشون بی تفاوت بآشم سخته واسم ولی اونا چی بدبختیاتو میکوبن به سرت:|
زندگی همینه میگذره انشاالله...
راستی بانو این نمره من بار اولم نیست که دبیر از من شاکیه
عزیزم یه زمانی مشخص کن باهم حرف بزنیم یکم اروم شی ،هرچند من دردی دوا نمیکنم ولی یه دلگرمی کوچولو ام خوبه:)

سلام عزیزم.ممنون گلم.آمین.
دقیقا،دوست که نیستن،کافی قلبت زخمی بشه از اعلا ترین نمکها برات مرهم درست میکنن.
قربونت ابجی.ممنون با مرام

پرستش شنبه 8 اسفند 1394 ساعت 19:16 http://khoda15.blogsky.com/

بانو هستی:|

آره گلم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.